تو 37 سالگی می نویسم! بخوانید مرا..

از 29 سالگی نوشتم.. یه وقفه.. باز می نویسم تا آروم شم.. تو آرامش من شریک شید...

تو 37 سالگی می نویسم! بخوانید مرا..

از 29 سالگی نوشتم.. یه وقفه.. باز می نویسم تا آروم شم.. تو آرامش من شریک شید...

شهریور

اعتراف می کنم شهریور ماه نرفتم سرکار!! شاید یه پنج شش روز فقط!! چون فهمیدم سایه داره راه اندازی می شه و قراره چک بشیم! منم لج کردم  و نرفتم سرکار...

راجع به کمپانی هم حرفا خیلی زیاده! یه زمانی که حال داشتم همه رو توضیح می دم! فقط تحریم ها یواش یواش داره خودشو نشون می ده.

کلاس زبان هم می رم! تعیین سطح دادم و افتادم یه مقطعی که هیچ کلاسی نبود! بعدش رفتم دو ترم بالاتر تا مهرماه که اون شروع شه! خیلی دوست دارم با کلاس ادامه بدم..  کتاب امریکن انگلیش فایلو می خونیم اون کتاب آبیه

امروزم فاینال داشتیم! ترم بعد 8 مهره

پنجمین سالگرد ازدواجمون رو هم با حضور مامان بابا گرفتیم. علی 400 دلار بهم داد. منم یه 100 دلار از دارایی ام بهش دادم به همراه 5 شاخه گل رز

راستش نمی دونم چرا مثل قبل حال ندارم جزییات رو بنویسیم



نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد