تو 37 سالگی می نویسم! بخوانید مرا..

از 29 سالگی نوشتم.. یه وقفه.. باز می نویسم تا آروم شم.. تو آرامش من شریک شید...

تو 37 سالگی می نویسم! بخوانید مرا..

از 29 سالگی نوشتم.. یه وقفه.. باز می نویسم تا آروم شم.. تو آرامش من شریک شید...

سلام به همه، نظراتو هول هولکی خوندم و یادم افتاد خیلی وقته نمینویسم!!

خبرا اینکه رفتیم خونه جدیدمون، خیلی دوسش دارم!

امروزم از شرکت زنگیدن گفتن شررع به کار ١٦ خرداده 

خواهم نوشت.

درد و دل

دیشب با علی درد و دل کردم! از یه حرف ساده شروع شد از رابطه امون و خاطره ها و گذشته ... تا رسید به ایمان!

بهش گفتم چند وقته بهش فکر می کنم و خوابشو می بینم و توی کانالش عضوم و عذاب وجدان دارم واسه اینکه خیلی اذیتش کردم! حتی قضیه دکتر زرگر رو بهش گفتم!

گریه هم کردم...