تو 37 سالگی می نویسم! بخوانید مرا..

از 29 سالگی نوشتم.. یه وقفه.. باز می نویسم تا آروم شم.. تو آرامش من شریک شید...

تو 37 سالگی می نویسم! بخوانید مرا..

از 29 سالگی نوشتم.. یه وقفه.. باز می نویسم تا آروم شم.. تو آرامش من شریک شید...

این روزا

از وقتی از تهران اومدم مریضم!

بی پولیم بدجور! حساب تسلیمانو بستن!! ضامن بود و ٧٠٠ از بابای علی قرض کردیم و رفتیم صفر کردیم و سفته هاشو گرفتیم .. 

بابا هنوز ٢٦٠٠ که قولشو داده نداده! مرضی میگفت شاید یکشنبه! 

دیروز واسه گلدونا خاک گرفتیم  و یه چهار تا کاکتوس کوچولو هم خریدیم.

چرخ خیاطی که خریدیمو هنوز نیاوردیم خونه. به خاطر اینکه بیعانه ٧٠ تومن ذادیم و هنوز ٢٠٠ مونده!! دلیل بی پولی بیش از حدمون اینه که سه تا قسط بانکو تسویه کردیم؛ بانک رسالت و بانک ملت ؛و بانک ملی رو صفر کردیم.

نظرات 1 + ارسال نظر
roya شنبه 25 مهر 1394 ساعت 23:42 http://3734

sl somay jan,,,,in pagam tu instast,taze nasbidam,dusdashty folowm kn,,,darya7222

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد