دیگه خبری نیس و علی داره فوتبال میبینه منم گوشی به دست. امروز باهم قهریم! البته نذری همسایه باعث شد چند کلمه با هم حرف بزنیم!
خدا قبول کنه، داشتیم از گشنگی می مردیم!! چون قهر بودم ناهار نزاشته بودم!!