تو 37 سالگی می نویسم! بخوانید مرا..

از 29 سالگی نوشتم.. یه وقفه.. باز می نویسم تا آروم شم.. تو آرامش من شریک شید...

تو 37 سالگی می نویسم! بخوانید مرا..

از 29 سالگی نوشتم.. یه وقفه.. باز می نویسم تا آروم شم.. تو آرامش من شریک شید...

دکتر

رفتم دکتر زنان، باز پاپ اسمیر، گفت خانوم به این خوش تیپی چندتا بچه داره؟ گفتم هیچی! گفت ازدواج کردی؟ گفتم بله دوسال، گفت نمی خواین یا نمیشه؟ گفتم نمی خوایم! یهو چشاش چهارتا شد گفت واسه چی؟ گفتم قرار ازدواجمونه، گفت وا! دختر این حرف چیه می زنی؟ بعدا نیای بگی بچه می خوام  و انوقت نشه!!! گفتم نه دیگه توافق کردیم! باز چشماش درشت تر شد گفت اشتباه نکن! این حرفا چیه!! و کلی نصیحت شروع شد.....
نظرات 1 + ارسال نظر
فاطمه سه‌شنبه 22 دی 1394 ساعت 19:19 http://a-sweet-love.blogsky.com

چراااااااااااااا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بابا ، خوبه بچه .. یکی بیارید .. قول میدم برا دومیش زودتر دلتون بخواد :)

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد